هفته مهمانی و بیماری
طی هفته ای که گذشت یا مهمونی بودیم یا مهمون داشتیم متاسفانه تو دختر نازم چند روزی بشدت مریض شدی و کل شبانه روز خواب بودی الهی فدات شم که هیچی هم نمیخوردی و کلی لاغر شدی عزیزم از الان غصه م گرفت دوباره پاییز اومد و بیماری و آلرژی هم شروع شد اما خدارو شکر الان خوبی و اشتهات هم برگشته بعد از جشن عروسی ِ پریسا(دختردایی ِ من) بدلیل اینکه ما عزادار بودیم و نشد که باشیم تو مراسم ، شب ِ بعدش دایی علی و زن دایی مهربونم بصرف یه شام بسیار خوشمزه دعوتمون کردن تا دور هم باشیم خیلی دوسشون دارم بمیرم برات که مریض بودی و بیحال دراز کشیده بودی ماندانای مهربون و هنرمند هم این تاج سر ُ که خودش درست کرده بود بهت ...